کاربران با ویکیها در کنار هم اطلاعات را میسازند و این همان چیزی است که قدرت اصلی این سایتها را تشکیل میدهد.
اما سایتهای ویکی از چه زمانی به وجود آمدند و چه روندی در طول سالهای اخیر داشتهاند؟
در سال 1994 بود که Ward Cunningham، برنامهنويس آمريکايي قصد داشت نامي براي نرمافزار جديد خود انتخاب کند. اين نرمافزار به کاربران اجازه ميداد بدون نياز به روند پيچيده ساخت وبسايت و یادگیری نحوه کد زدن، اطلاعات موردنظر خود را در شبکه اينترنت منتشر کنند. البته اينترنت در آن روزها پديده نوينی به حساب ميآمد و مردم در ماههاي پاياني سال 1993 کمکم با پديدهاي به World Wide Web آشنا ميشدند. کانينگهام به ياد روزهايي افتاد که در هاوايي اقامت داشت.
مسافران در فرودگاه هونولولو براي رفتن به سه ترمينال اصلي از اتوبوسهايي استفاده ميکردند که اصطلاحا ويکيـ ويکي ناميده ميشدند. ويکي در زبان محلي به معناي سريع است و طعنهآمیز آن که این اتوبوسها قدیمی بودند، تهویه هوا نداشتند، و هرچه بودند سریع نبودند! وي در نهايت نام WikiWikiWeb را براي وبسايت خود انتخاب کرد. اين وبسايت به کاربران اجازه ميداد با همکاري يکديگر اطلاعات مختلف را ويرايش و طبقهبندي کرده به اشتراک بگذارند.
اطلاعات در دنياي ويکي از نقاط مختلف جهان جمعآوري و متمرکز ميشوند و هر کاربري ميتواند به اين اطلاعات دسترسي داشته باشد، بخشي بدان بيفزايد و اطلاعات قبلی را بهتر سازد. بدينترتيب اطلاعات تبديل به دانش ميشود. در حالي که اگر عضو يک انجمن (فروم) يا وبلاگ باشيد اطلاعات به ترتيب زمان ارسال پست طبقهبندي ميشود و شما نميتوانيد به راحتي به اطلاعات موردنظر خود دسترسي داشته باشيد. در مرتبهاي عاليتر ميتوان ويکي را نوعي فرهنگ فرض کرد که جهاني است. اما همين فرهنگ مجازي به جامعه فرصت ميدهد انگيزه همکاري را بازيابند و بدون نياز به استاد، خود به سازماندهي اطلاعات و صفحات بپردازند. وقتي شما عضو ويکي مي شويد آن احساس یقین به شما دست میدهد؛ ديگر تنها کاربر مصرفکننده صرف رسانهها نيستيد. اين حس منحصربهفرد انگيزه اصلي فعاليت در ويکي است. شما با حضور در اين سايت ميآموزيد همه چيز را ميتوان ويرايش کرد و به سوي کمال حرکت کرد.
البته ویکی با این حال افرادی قدیمیتر دارد که در سطوحی بالاتر قرار بگیرند. شخصي چون Jimmy Wales به عنوان موسس ويکي در بعضي مقاطع حساس به اجراي مقررات سايت تاکيد ميکند و چند مدير کارکشته که در مقاطع مشخص وارد عمل می شوند: به عنوان مثال در مورد برخي صفحات حساس يا پاسخ پرسشهای جنجالي که باعث اختلاف نظر و بحث و جدل چند عضو فعال شده است.
قبل از آغاز به کار ويکي در ژانويه سال 2001، جيمي ولز در کنار Larry Sanger روی پروژه Nupedia کار ميکرد: لغتنامهای آنلاين با شیوههای پیچیده کنترل کیفیت که سه سال و نيم بعد از شروع به بنبست رسيد. ولز در پروژه جديد خود اما کنترل همه چيز را به کاربران سپرد. در سپتامبر 2004 براي اولين بار تعداد پستهاي کاربران در ويکيپديا از مرز يک ميليون پست گذشت و گستره زباني سايت به 260 زبان در جهان رسيد. حدود 1.3 ميليون پست در اين سايت را ميتوان در 660 کتاب فرهنگ لغت چاپ کرد. در واقع ميتوان ويکيپديا را موفقيتی بشري خواند چون نتيجه تلاش کاربران بوده است نه ماشينها و چيپها.
حالا ديگر ويکيپديا تنها ابزاری ساده براي کسب اطلاعات يا انجام تکاليف مدرسه و دانشگاه نيست؛ امروزه از ويکيپديا در حوزه سياست نيز استفاده ميشود.
در تاريخ 4 اکتبر سال 2011 ويکيپدياي ايتاليايي اعتصاب کرد تا با تصميمات سايبري دولت مقابله کند. در اين مدت هر کاربر ايتاليايي که قصد داشت به يکي از صفحات ويکيپديای ایتالیا دسترسي پيدا کند يادداشتي روي صفحه مشاهده ميکرد که متن بيانيه فعالان سايبري عليه دولت ايتاليا بود. دولت بالاخره از تصميم خود صرفنظر کرد و برلوسکوني هم بعدها کنار رفت تا داستان به آخر برسد.
ويکيپدياي انگليسي هم در 18 ژانويه 2012 وارد اعتصاب شد تا با دو قانون جديد در حوزه کپيرايت آمريکا مقابله کند. سایتهای بسیاری هم به این اعتراض پیوستند؛ از گوگل و موزيلا گرفته تا وبلاگ icanhascheezburger.com که وبلاگی طنز از تصاویر گربههاست! در نتيجه قوانين موردنظر از دستور کار خارج شدند.
کارل تئودور تسو گوتنبرگ، وزیر دفاع آلمان در روزهاي آغازين سال 2011 قدرت دنياي وب را با تمام وجود احساس کرد! کاربران ويکي ثابت کردند تز دکتراي وي سرقت علمی بيشرمانهای است و وي کوچکترين نقشي در تحقيق و نگارش اين پروژه نداشته و تز دانشجوي ديگري را کپي کرده است تا نمره عالی بگیرد! آقاي وزير سعي کرد با تکذيب اين اتهامات از مخمصه خلاصي يابد اما کاربران ويکي مدارک جديدي جمعآوري کردند تا تناقضگوييهاي آقاي وزير بهشدت افزايش يابد و او تبدیل به وزیر دفاع از خود شود. سرانجام دانشگاه بايرویث در 23 فوريه سال 2011 مدرک دکتراي گوتنبرگ را از درجه اعتبار ساقط کرد و وي يک هفته بعد استعفا داد.داستان ويکيليکس هم که مثل يک فيلم سينمايي مشهور در تمام کشورها اکران شده است: وبسايتي که محرمانهترين اسناد و مدارک دولتهاي غربي و خاورميانه را منتشر ميکند تا روابط سياسي کثيف دولتها و جرايم خاموش غربيها روشن و شفاف در برابر ديدگان مردم قرار گيرد. در ماه آوريل تصوير ويديويي قتل عام عراقيها توسط يک هليکوپتر جنگي ارتش آمريکا منتشر شد. به علاوه 75هزار سند محرمانه دولت آمريکا به راحتي در دسترس کاربران ويکي قرار گرفت تا همگان بدانند آمريکاييها چه جنايتهايي در افغانستان و نقاط مختلف دنيا مرتکب شدهاند.
در اين ميان شرکتهاي خدمات مالی آمریکایی چون PayPal تلاش کردند با تحتفشار قراردادن ويکيليکس اين سايت را از نظر مالي با بنبست مواجه کنند، اما در اين راه موفق نبودند و تحرکات خرابکارانه گروه هکري “ناشناس” (در حمايت از ويکيليکس) هم باعث ايجاد اختلال در کار این شرکتها شد. به هرحال ويکيليکس به همگان ثابت کرد حتي قدرتهاي بزرگ غربي هم نميتوانند در برابر جريان توفاني رسانههاي وبي امروز مقاومت کنند.
امروزه براي هر موضوعي يک سايت ويکي مخصوص وجود دارد که کاربران فعال در آن حوزه را دور هم جمع کرده تا با توليد اطلاعات بيشتر به غنيترشدن منابع اطلاعاتي کمک کنند. حتي واتيکان هم از ويکيپديا براي آمادهکردن بيوگرافي کاردینالها استفاده ميکند. ويکيها در هزاره جديد وارد دنياي اقتصاد شدند و حالا بيشتر شرکتهاي معتبر دنيا از ويکيها بهعنوان ابزار ارتباطي پروژه، مستندسازی و اینترانت استفاده ميکنند. ويکيپديا سيستمی کاملا باز است. البته اين نکته در مورد تمام ويکيها صادق نيست و حتی خود مدیران ویکیپدیا هم ممکن است در روزهاي حساسی مانند انتخابات، بخش بيوگرافي کانديداها را قفل کنند تا از سوءاستفادههاي احتمالي رقبا جلوگيري کنند.
شرکتهايي چون آمازون، مايکروسافت، اينتل و آدوبی از ويکيها در مناسبات داخلي و سازماني استفاده ميکنند. به عنوان مثال Thomas Finger رئيس سابق مرکز استراتژیک کميته اطلاعات ملي دولت آمريکا اظهار داشته هميشه در روند اداري از اطلاعات Intellipedia استفاده ميکردهاند. اين ويکي در حوزه سرويسهاي اطلاعاتي فعاليت ميکند و به گفته فينگر چیزی شبیه ويکيپديا در حوزه شبکههاي شخصي است و البته بينام هم نیست. در چنين شبکههايي کاربران با نام خود فعاليت ميکنند و نقاط قوت و ضعف آنها به سرعت مشخص ميشود.
امروزه عصر تکروي در حوزه اطلاعات و تحقيق به پايان رسيده و همه مخاطبان خواستار اطلاعاتي هستند که در نتيجه کار گروهي گردآوري و تحليل شده باشد. به علاوه در رسانههاي مدرن، هر موضوع يا خبري را از چند زاويه ديد مورد بررسي قرار ميدهند و اين نکته قدرت اصلي ويکيهاست: قدرت قضاوت در اختيار مخاطباني است که با نظرات و سلايق مختلف هر پديدهاي را از زواياي مختلف نقد ميکنند. در نتيجه متني که مورد توافق تمام فعالان يک صفحه مشخص است به عنوان اطلاعات نهايي در اختيار کاربر قرار ميگيرد و هويت ويرايشپذير ويکيها همچنان به راه خود ادامه ميدهد.
ويکيها در تاريخچه 20 ساله خود فوقستارههاي زيادي به دنياي وب معرفي کردهاند و برخي شخصيتها را به آخر خط رساندهاند.
با هم نگاهي مياندازيم به چند چهره شاخص تاريخ ويکيها:
1994
Ward Cunningham پدر تمام ويکيهاست. او نرمافزاري طراحي کرد که در اولين سالهاي ظهور World Wide Web به پديدهای جهاني تبديل شد. با تلاشهاي وي کاربران توانستند فرصت انتشار اطلاعات بدون ساخت وبسايت را به دست آورند.
2001
ويکيپديا در کوتاهترين زمان ممکن توانست توجه کاربران را جلب کند و به دانشنامهای آنلاين تبديل شود. اين سايت محصول تلاشهاي جيمي ولز (عکس) و لري سنگر است. ويکيپديا که در 15 ژانويه سال 2001 کار خود را آغاز کرد در حال حاضر شامل بيش از ده ميليون صفحه است
2006
ويکي ليکس در سال 2010 جهان را در بهت و حيرت فرو برد. شايد اين اولين بار بود که يک پديده سايبري ميتوانست دنياي سياست و روابط بينالملل را زيرورو کند. ميليونها سند محرمانه در مورد ديپلماتهاي آمريکايي و روابط سياسي کشورهاي غربي و حوزه خاورميانه منتشر شد و در اين ميان بيشترين فشار ممکن متوجه مدير اين سايت بود: Julian Assange.
2011
در فوريه 2011، زیردامنه گوتنپلاگ که زیرمجموعه ويکيهاست مدارک مستدلي منتشر کرد تا ثابت کند وزير دفاع آلمان، با ارائه تز دکتراي جعلي، موفق به کسب مدرک دکترا شده است! دانشگاه بايرویث مدرک وي را از درجه اعتبار ساقط کرد و وي در اول مارس 2011 استعفا کرد. ویکیها سرقتهای علمی شخصيتهايي چون Silvana Kochو Matthias Profrock را هم فاش کردند.